شرح بیماری
اختلال دوقطبی (اختلال شیدایی ـ افسردگی) عبارت است از اختلالی كه در آن خلق بیمار دچار نوسانات شدیدی میشود، و ارتباطی بین خلق بیمار و آنچه كه واقعاًدر زندگی بیمار رخ میدهد وجود ندارد. سیر بیماری بدین نحو است كه به طور یك در میان ولی نامنظم، یك مدت فرد دچار سرخوشی و فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری زیاد بدون توجیه است (شیدایی) و به دنبال آن دچار افسردگی شدید میشود، و این سیكل به همین منوال ادامه پیدا میكند. در بین شیدایی و افسردگی، دورهای از رفتار طبیعی (ممكن است كوتاه باشد یا حتی چند سال طول بكشد) وجود دارد.
شیدایی
افزایش انرژی؛ سرخوردگی و نئشگی در بیمار
بیمار صبح زودتر و زودتر از خواب برمی خیزد (در مواردی بیمار ممكن است حتی 4-3 روزنخوابد)
حواس بیمار خیلی زود از یك كار پرت میشود و بسیار بیقرار است (امكان دارد این مسأله باعث كاهش بازده كاری شود). فرد پروژههای جدید را با اشتیاق فراوان آغاز میكند، ولی ندرتاً آنها را به پایان میبرد.
امكان دارد بیمار شروع به ولخرجی كند.
امكان دارد بیمار شریكهای جنسی متعدد اختیار كند.
بیمار اغلب تحریكپذیر است و دچار حملات عصبانیت میشود.
صحبت كردن بیمار سریع، خشن، و غیرمنطقی میشود.
امكان دارد بیمار فكر كند كه تواناییهای خیلی زیادی دارد( خود بزرگبینی)
امكان دارد بیمار غذا خوردن را فراموش كند و وزن وی كم و خستگی بر وی عارض شود.
امكان دارد بیمار به یك باور نادرست و غیرقابل تغییر از اهمیت و بزرگی خود برسد و فكر كند كه میتواند كارهای خطرناك انجام دهد. افسردگی
امكان دارد بیمار به طور فزایندهای گوشه نشینی اختیار كند؛ خوابش مختل شود؛ و صبحها دیر از رختخواب بر خیزد.
امكان دارد بیمار دراتاقش بماند، و از رو به رو شدن با دنیای بیرون واهمه داشته باشد؛ یا در واقع عزت نفس نداشته باشد.
غفلت از رسیدگی به خود
كاهش میل جنسی
كاهش سرعت صحبت كردن و كند شدن حركات
افزایش تصورات در مورد وجود مشكلاتی كه واقعاً وجود ندارند.
نگرانی بیش از حد در مورد بیماریهایی كه واقعاً وجود ندارند.
ناشناخته است. عوامل زیستشناختی، روانی، و ارثی همگی ممكن است نقش داشته باشند. امكان دارد استرس زیاد یا مرگ یكی از نزدیكان باعث ظهور ناگهانی شیدایی یا افسردگی شود.
سابقة خانوادگی این اختلال
هیچ داروی خاصی برای پیشگیری از آن وجود ندارد.
ممكن است بتوان این اختلال را با درمان دراز مدت كه باعث كاهش دفعات و شدت حملات شیدایی و افسردگی میشود، تا حد زیادی كنترل كرد و سلامت فرد را به حد نزدیك به طبیعی رساند. بسیاری از مدیران، دانشمندان، و افراد سرشناس دچار این اختلال بودهاند.
عود بیماری، به خصوص با قطع دارو
از دست دادن شغل؛ بروز مشكلات در زندگی مشترك
عدم رو به بهبود گذاشتن اختلال
خودكشی
- گرفتن شرح حال و انجام معاینه توسط پزشكان (گاهی روانپزشك)
- رواندرمانی یا مشاوره همراه با درمان دارویی بهترین نتایج را در بر دارد.
- برای مواردی كه علایم شدید هستند، ممكن است لازم باشد بیمار در بیمارستان یا مركز درمانی بستری شود.
- امكان دارد در مورد بیمارانی كه به دارو جواب نمیدهند، از شوك (ECT) استفاده شود.
- رژیم دارویی باید دقیقاً رعایت شود. ضمناً باید به طور منظم به پزشك معالج مراجعه شود تا اثربخشی درمان و اثرات جانبی احتمالی مورد بررسی قرار گیرند.
- هیچگاه وقتی احساس كردید حالتان بهتر شده است، دارو را قطع نكنید. این كار ممكن است باعث عود بیماری شود كه شاید به دارو خوب جواب ندهد.
- با كمك مشاوره میتوانید روشهای كنار آمدن با این اختلال را فراگیرید. اعضای خانواده باید بتوانند علایم پیش درآمد وقوع حمله را بشناسند و چگونگی كمك به فرد بیمار را فرا بگیرند.
پزشك شما ممكن است لیتیم، والپروییك اسید، یا كاربامازپین (تگرتول) تجویز كند. برای علایم شدیدتر ممكن است تجویز یك داروی ضد روانپریشی ضروری باشد.
فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری های روزانه خود را حتی اگر تمایل ندارید، ادامه دهید.
یك رژیم طبیعی و متعادل داشته باشید، حتی اگر اشتها ندارید. امكان دارد مكمل ویتامینها و مواد معدنی لازم باشد. پزشكتان ممكن است به شما توصیه كند كه از مصرف كافئین پرهیز كنید، زیرا كافئین یك مادة تحریككننده است.
اگر شما یا یكی از اعضای خانواده تان دارای علایم افسردگی یا سرخوشی هستید.
اگر فكر خودكشی به سرتان زده است یا احساس ناامیدی میكنید.
نظرات شما عزیزان: